هنر گچبری از جمله فنونی است که در سبکهای مختلف، متناسب با ایده کلی طراحی داخلی به کار گرفته میشود. در این میان گچبری کلاسیک و گچبری نئوکلاسیک دو سبک پر طرفدار این هنر دیزاین داخلی هستند که تفاوتهای عمدهای داشته و گاه برحسب نیاز نیز میتوانند با یکدیگر تلفیق شوند و همپوشانی داشته باشند.
گچبری کلاسیک حکایت از شلوغ بودن تزئینات، زیاد بودن جزئیات و ساخت و پرداختها یا کندهکاریهای زیاد و با دیتیل دارد. نقش و نگارهایی که گاه درآنها کاملا به صورت دقیق و شفاف به تمام جزئیات گلها و دیگر عناصر موجود در طرح پرداخته شدهاست و یادآور گچبریهای قدیمی یونان و روم است.
در گچبری کلاسیک با الهام از گچبریهای فرانسه و ایتالیا کار را پیش برده و گاه نیز این تکنیکها وفنون تلفیق میشوند و فضایی نوین خلق میکنند. این نوع گچبری عمدتا در سقفها استفاده میشود و باری سنگین و اشرافی بر فضا حمل میکند، یا در سر ستونهای به سبک کرنتین با شلوغی زیاد که اغلب با رنگ، ورق طلا و یا پتینه کاری همراهند تا جلوه فضا را افزایش دهند. در کل در این سبک اغلب به دنبال فضاهایی سنگین و مجلل هستیم.
گچبری نئوکلاسیک چیست؟
طراحی داخلی فضاها در طول تاریخ دستخوش تغییرات بسیاری بودهاست، سبک نئوکلاسیک نیز از دل همین تغییرات به ظهور رسیدهاست و میتوان آن را پوستهای مدرن دانست که بر روی سبک کلاسیک کشیده شدهاست.
گچبری نئوکلاسیک نیز به نوعی مدرن شده گچبری کلاسیک است. به این صورت که در آن طرح ها به سمت انتزاع پیش رفتهاند و شلوغی و پیچیدگی سبک کلاسیک را با خود حمل نمیکنند. در تمام طول تاریخ طراحی داخلی، سبکهایی در معماری و تزئینات داخلی مشاهده میکنیم که به سمت سبک سازی و کم کردن بار تزئینات رفتهاند. برای مثال معماران مدرن تزئین را به هیچ عنوان نمیپذیرند. در این میان کلاسیک بخش صد کار است و مدرنیته بخش 0! یعنی یکی شور و دیگری بی نمک و چیزی میانه این دو که هم تزئینات را پاس بدارد و هم سادگی را همیشه باید موجود باشد!
به همین منظور، ضرورت ایجاد فضاهایی که گچبری کلاسیک پاسخگوی نیاز فضایی آنها نبود، طراحان را به سمت خلق و ایجاد گچبری نئوکلاسیک کشاند. در واقع این دو نوع از گچبری تفاوت هایی دارند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
تفاوت گچبری نئوکلاسیک و گچبری کلاسیک
اول از همه در گچبری نئوکلاسیک خبری از قابهای شلوغ نوع کلاسیک وجود ندارد و نقوش به سمت سادگی میل نمودهاند. در این نوع از ابزارها و قاببندیهای ساده استفاده میشود براساس تقسیمبندیهای صورت گرفته بر روی دیوار، در همه جای قاب و گلویی از ابزار ساده استفاده میشود.
کاربرد و موارد استفاده این دو نوع گچبری نیز متفاوت است، نوع کلاسیک عمدتا در فضاهای پذیرایی و قسمتهایی از منزل که دیزاین آنها به سمت فضاهای اشرافی گری، لاکچری و لوکس میرود، مثل پذیرایی استفاده میشود، ولی در بخشهایی مانند اتاق خواب، اتاق کودک و حتی نشیمن دلیلی بر استفاده از آن همه پیچیدگی و رنگ و لعاب وجود ندارد، چرا که هر فضایی روح منحصر به خود را دارد! سادگی در رابطه با اینگونه فضاها بهترین انتخاب است، که گچبری نئوکلاسیک با تعدیل بخشیدن وجهه تزئینی کلاسیک، به کمک این فضاها میآید و طراحی متناسب با کاربری را به همراه دارد. این کار مزایایی نیز دارد، برای مثال تنوع در دکوراسیون و چیدمان را به همراه خواهد داشت، و پوسته بنا بدون مبلمان نیز تمی غیر یکنواخت به خود خواهد گرفت.
در هر صورت توجه به این نکته ضروری است که تلفیق نابجا و استفاده نادرست از گچبری نئوکلاسیک در کنار سبکی دیگر، نه تنها وجه زیبایی آن را خواهد گرفت بلکه فضا را از یکپارچگی و وحدت موردنیاز دور خواهد کرد، لذا باید مسائل زیبایی شناختی مربوط به گچبری را برای پرهیز از چند دستگی فضا به کار گرفت و این امر فقط با استفاده از مشاوران مجرب امکانپذیر است.
در اصل نئوکلاسیک حد واسط مدرنیته و کلاسیک است، و برای ایجاد تفاوت بین گچبری نئوکلاسیک و کلاسیک، در نئوکلاسیک به سمت استفاده از رنگهایی تیرهتر و یکدست میرویم و در این نوع گچبری از ورق طلا و پتینه استفاده نمیشود. در واقع ابزارهای گچبری نئوکلاسیک یا به طور یکدست سفید رنگ هستند و یا نسبت به دیوار زمینه خود تم رنگی کاملا مشخصی دارند.
سرعت اجرا نیز در سبک نئوکلاسیک به دلیل سادگی اعمال شده بر ابزارها بیشتر از کلاسیک است.
دیگر تفاوت های سبک نئوکلاسیک و کلاسیک
از دیگر تفاوتهای این دو نوع سبک میتوان به این مورد اشاره کرد که فرض کنید برای طراحی داخل منزل خود نوع کلاسیک را انتخاب کردهباشید، در این صورت منحصرا در برخی از فضاها میتوان از این گچبری استفاده کرد و باید چارهای برای دیگر فضاها اندیشید، ولی گچبری نئوکلاسیک را میتوان در تمام قسمتهای خانه استفاده کرد و به هیچ مشکلی برخورد نکرد، دکوراسیون نئوکلاسیک مانند مبلمان و پردههای متناظر با آن را نیز تهیه نمود و از یکپارچگی و یکدستی این سبک لذت برد، چرا که نه بیش از حد به سمت سادگی و خنثی سازی فضا پیش رفتهاید و نه آنقدر فضا را مجلل کردهاید که در زمینههایی دست و بالتان را ببندد و در دراز مدت خستگی به همراه داشته باشد. در توضیح این مورد بهتر است سری به نمونههای موجود بزنیم، اغلب ما خانههای قدیمی با گچبری، آینه کاری، طلاکاری و رنگهای بسیار دیدهایم و به حال افراد ساکن در آنها غبطه خوردهایم، خانهای مثل خانه زینتالملوک در شیراز! ولی مطالعات صورت گرفته نشان میدهد که هیچ یک از ما از نظر روانی بیشتر از یک هفته در این خانهها دوام نخواهیم آورد و همین مورد الزام پیشروی نقوش انتزاعی و وجود گچبری نئوکلاسیک و مدرن را توضیح میدهد.
از منظری دیگر
البته سبک کلاسیک و نئوکلاسیک شباهاتی نیز دارند و از میان آنها میتوان به تقسیمات فضایی منازل اشاره کرد. هردوی این تزئینات میتوانند معرف فضاها باشند و به هویت بخشیدن به فضاها کمک کنند. برای مثال تقسیمبندی و قابدهی به فضای پذیرایی، جدا سازی سقف از دیوار در محل اتصال و زدودن حس سر در گمی از فضاها. همین مورد که گچبری کلاسیک موارد استفاده فضایی خاص خود را داشته و گچبری نئوکلاسیک نیز در مواردی دیگر استفاده میشود و در مواردی نیز همپوشانی دارند، نشان دهنده این است که هر دوی این موارد در نظم دهی فضایی مهم هستند و نقش هیچ یک بر دیگری برتری ندارد.
هر دو نوع گچبری در پنهان سازی مواردی از منزل که میخواهیم از دید مخاطب دور باشد مناسب هستند و در نهایت هر دو هدفی جز زیبا سازی و تقسیمبندی فضاهای داخلی ندارند. فقط گچبری نئوکلاسیک، انتزاعی از دیگری است!